کیان مامان کیان مامان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

... باز باران

کیان ما 15 ماهه شد!

1394/2/22 11:51
نویسنده : مامان جوجه
898 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 22 امه و شاید دوباره وقت نشه به زودی آپ کنم اینه که یه روز جلو تر این پست رو میزارمخندونکچشمک

این پست عکس نداره!

از کارها و شرایط فعلی کیان میخوام بنویسم!

کلماتی که میگه

بابا

مامان

آب

ممه

دد

دادا=داداش

هاپو میگه؟هاپ

کلا حیون ببینه میگه هاپ

ببعی میگه=بع

کلاغه میگه؟قاقار

عاگا=آقا

عمه=به خاله فائزه میگی بعضا!!!

ساعت چنده کیان؟10

کلا هر چی که توش ساعت باشه یا ساعت ببینه یا بگیم فلان چیز چنده یا چند تاست میگه 10

تاتا=تاب تاب عباسی

آخ(پشت دستشم میزنه و میگه اخ)

وقتی یه صدایی بیاد یا از چیزی تعجب کنه قیافش خیلی باحال میشه از تعجب!

و راه میری میگی بابااااااا چه بابا خونه باشه چه نباشه

شب بابا تو اتاق داشت درس میخوند،گفتم کیان بیا لالا کن برگشتی به اتاق نگاه کردی و گفتی بابااااااا

میگم کیان لالا میگه نه نه ن نه......میگم لالا میگه دددلخور

کلا در مقابل حرف ها و اصوات سعی میکنه تا اونارو به زبون بیاره!مثل یه طوطیزبان

*************************************************************

یه روز که رفه بودیم بیرون(و تقریبا تنها روزی بود که زنجیر پستونکشو وصل نکرده بودم)پستونک رو گم کرد!

شب موقع برگشتن رفتیم بخریم ولی اون مارکو نداشت و یه مارک دیگه گرفتیم

و کیان اونو نخورد و شب بدون پستونک خوابید!

فرداش هم به همین منوال و همش میچسبید به من

شب دومم گذشت

روز سوم بابایی رفت و همون مارک رو گیر اورد امابی حوصله

انگار کلا یادت رفته بود چیزی به اسم پستونک رو

انگار اصلا تو نبودی که 14 ماه روز و شب پستونک میخوردی!

خوب برای ما خیلی خوب بود و خودتم راحت بودی

برای خواب پتو و پستونک رو میگرفتی و میرفتی اتاق درو میبستی و میخوابیدی

اما الان!!!! دیگه اون خبرا نیست 10 روز شده حدودا و من دارم سعی میکنم بدون پستونک بازم خودت بخوابی و بدون چسبیدن به من!چشمک

تو سال جدید 4 تا دندون جدید در اوردی

دو تا اسیاب بالا راست و چپ 15 فروردین و 17 ام

 و د وتا اسیاب پایین بعد از ده روز بیحیالی 15 و 20 اردیبهشت

*********************************************************

همچنان علاقه مند به تی وی

مخصوصا:

مجموعه بیبی انیشتن

برنامه خاله شادونه،چرا،فیتیله و عمو پورنگ

تیتراژ برنامه ها

اخبار

سخنرانی روحانیون

اذان و قران

و تبلیغ مخصوصا لوسی و لینا

******************************************************

موقع غذا میری و پیش بندتو میاری

تو غذاها عاشق ماکارونی و جوجه کبابی

و میوه ها موز و سیب و تو تنقلات گندمک و پفیلا و بیسکوییت مادر و رنگارنگ

شبا معمولا ساعت 10 و نیم میخوابی و صبح ها 9 تا 10 بیدار میشی!

*******************************************************

وقتی پ پ کنی میای بغلم که یعنی پوشکمو عوض کن و خودت میری جلو در حمومتشویق

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رخساره
30 اردیبهشت 94 16:42
پانزده ماهگیت مبارک جوجو
مامان جوجه
پاسخ
ممنونم خاله
مامان غنچه
6 خرداد 94 13:23
سلام چقدر خوشحالم که برگشتی... ماشالله آقاکیان واسه خودش مردی شده همه پستهای جدیدتو خوندم تولدش مبارک تولدش خیلی عالی و شیک بود عکسهای آتلیه اش هم حرف نداشت از طرف من ببوسش پیش ما هم بیا
مامان جوجه
پاسخ
سلام خاله گلی ممنونم ما هم همینطور از دست این جوجه نمیرسم زیاد بیام،به یادتونم همیشه!شما هم گل پسری رو ببوس ممنون بهمون سر میزنی